قلمستان اندیشه

موضوعات دینی، علمی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی

قلمستان اندیشه

موضوعات دینی، علمی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی

موضوعات، دینی، علمی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی طرح و توضیح داده می شود.

گزارش روزنامه آلمانی «تاگس‌اشپیگل» :
در ادامه اعترافات صریح و ضمنی مقامات اروپایی و آمریکایی نسبت به روند رو به تزاید قدرت ‌ایران و تحرکات توام با دستپاچگی آنها علیه کشورمان، یک روزنامه آلمانی با ارائه گزارشی از کارنامه 40 ساله جمهوری اسلامی، چگونگی تبدیل شدن ایران به یک «قدرت بزرگ» را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نسبت به ادامه این روند به شدت ابراز نگرانی کرده است.


مقامات آمریکا و کشورهای اروپایی این روزها در قبال ایران ‌ دست پاچه هستند و مثل حریفی که از همه شگردها و توانمندی‌های خود علیه طرف مقابل استفاده کرده و دیگر چیزی برای رو کردن ندارد، از خود تحرکات جنون‌آمیزی مثل تحریم و تهدید بروز می‌دهد.
اما، در میان این همهمه و غوغایی که همزمان با 40 سالگی انقلاب اسلامی، در غرب علیه ایران راه افتاده، بعضی از رسانه‌ها، محافل و اندیشکده‌ها با صراحت تمام و به ناچار به جایگاه واقعی جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرده و تحلیل‌هایی درستی را از شرایط موجود ارائه می‌کنند. این تحلیل‌ها برای ما ایرانی‌ها که از طرفی در متن ماجرا بوده و از طرف دیگر، خودمان سوژه و هدف جنگ‌های روانی همیشگی غرب هستیم، بسیار جالب، شنیدنی و آگاهی‌دهنده است.
در ارتباط با این تحرکات غربی‌ها، همان طور که رسانه‌ها طی روزها و هفته‌های گذشته پوشش داده‌اند، همه غرب بسیج شده تا چاره‌ای در قبال ایران بیابد.
 این در حالی است که خود غربی‌ها این روزها شدیدا در گیر مسائلی چون جنبش «جلیقه زردها»، «برگزیت»، «آوارگان»، «گسترش سلفی‌گری»، «فشارهای معیشتی»، و «تجزیه‌طلبی» و تعطیلی دولت مواجه است. علت فوری و اولیه این همه نگرانی و دستپاچگی غرب در‌باره ایران، پیروزی قاطع کشورمان در جنگ داخلی سوریه است.
در روزهای اخیر تقریبا همه دستیاران ترامپ به سرکردگی «مایک پمپئو» وزیر خارجه‌اش، آواره کشورها منطقه شدند تا از یک سری کشورهای درمانده، علیه ایران طلب کمک کنند.
علاوه‌بر آن، آمریکا قصد دارد که طی روزهای 24 و25 بهمن در کشور لهستان همایشی ضدایرانی برگزار کند و قرار است که سران و نمایندگان 70 کشور جهان تحت فشار آمریکا در این همایش شرکت کنند.
همین بسیج جهانی آمریکا به تنهایی، اهمیت و جایگاه منطقه‌ای ایران و ضعف و درماندگی غرب در برابر کشورمان را آشکار می‌کند.
رسانه‌های غربی هم همان طور که ذکر شد، رویه قبلی خود را کم‌کم دارند کنار می‌گذارند و به قدرت ایران و شکست خود در برابر آن، اعتراف می‌کنند.
 به عنوان مثال، شبکه «سی ان ان» اخیرا به نقل از رئیس‌جمهور آمریکا اعتراف کرد که تحریم فعلی آمریکا و غرب علیه ایران، بزرگ‌ترین تحریم بشر علیه بشر در تاریخ است. این در حالی است که با هوشیاری مردم در کشورمان زندگی به صورت عادی جریان دارد و کالاها به وفور یافت می‌شوند.
دیروز اما روزنامه آلمانی «تاگس‌اشپیگل» طی مطلبی، به روند افزایش قدرت ایران بعد از سقوط رژیم شاه پرداخت و نوشت: «حدود 40 سال پیش شاه از ایران فرار کرد و... سقوط وی، زمینه‌ساز یک تحول عظیم در خاورمیانه و آغاز خصومت میان ایران و آمریکا بوده است.»
این روزنامه آلمانی افزود: «شاه با سرکوب وحشیانه مخالفان با کمک پلیس مخفی ساواک، دشمنان زیادی را برای خود خلق کرد. با این همه غرب به رهبری آمریکا، از شاه حمایت می‌کرد.»
تاگس‌اشپیگل در ادامه نوشته: «حکومت پهلوی کنترل صنایع نفتی را برای شرکت‌های غربی تضمین می‌کرد. به خصوص ایران به عنوان یک مهره ضد‌کمونیستی علیه اتحاد جماهیر شوروی، برای غرب و آمریکا مطرح بود. آنچه که ایرانی‌ها را علیه شاه و قدرت فاسدش قرار داد، خود بزرگ بینی او بود. (محمد)رضا پهلوی خود را پادشاه پادشاهان می‌نامید.
بنابراین، او در سال 1971، سالگرد 2500 ساله نظام شاهنشاهی در ایران را به طرز مجللی جشن گرفت... شاه ایران در برابر مقاومت روزافزون علیه سلطنتش، بدون قدرت و ناتوان بود. اعلان‌ها از طرف مردم برای بازگرداندن آیت‌الله خمینی به وطن از تبعید بلند‌تر شد... امام خمینی اول فوریه سال 1979(10 بهمن 1357) به تهران آمد.
میلیون‌ها ایرانی استقبال با شکوهی از وی به عمل آوردند. انقلاب پیروز شد و با جمهوری اسلامی یک دوران جدید در ایران آغاز شد. آیت‌الله خمینی اساس حاکمیت در کشورش را نه تنها بر مبنای اسلام گرایی، بلکه تمرکز بر آمریکا ستیزی می‌دانست.»
در بخش دیگری از این مطلب می‌خوانیم: «حمایت واشنگتن از صدام حسین در جنگ (تحمیلی)هشت ساله ایران و عراق و شلیک (ناو آمریکایی) به یک هواپیمای مسافربری ایران در سال 1980 که 290 کشته بر جای گذاشته، دشمنی بین ایران و آمریکا را تشدید کرده است. اکنون نیز به خاطر رویارویی ترامپ علیه ایران، این دشمنی به نقطه اوج خود رسیده است.»
 به نوشته این روزنامه آلمانی «جمهوری اسلامی یک نفرت غیرقابل آشتی نیز نسبت به اسرائیل دارد.امروزه همچنان صدور انقلاب یک نیروی محرک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است و این چیزی است که رقبا و مخالفان علنی ایران، یعنی عربستان سعودی درباره آن هشدار می‌دهند.»
نویسنده در ادامه به «گسترش نفوذ و قدرت ایران در منطقه» ‌اشاره کرده و نوشته: «برنامه اتمی ایران و ساخت موشک‌هایی با برد بالا، از نگاه دشمنان ایران مانند آمریکا و حکام عرب و اسرائیل یک اقدام تحریک‌آمیز خطرناک محسوب می‌شود... عملا ایران برنده بزرگ ژئواستراتژیک سال‌های گذشته است. نظام جمهوری اسلامی با وجود همه مخالفت‌ها و مقاومت‌ها، توانسته است نفوذ سیاسی و نظامی خود در منطقه را بطور مداوم افزایش دهد.»
تاگس ‌اشپیگل در ادامه، به جای نام بردن از مقاومت، «هلال شیعی» که یک مفهوم خلق شده در گفتمان محافل غربی است را به کار می‌برد و مدعی می‌شود: «هدف بلند پروازانه ایران برای ساخت یک نوع هلال شیعی در منطقه از خلیج‌فارس تا دریای مدیترانه، همواره بیش از پیش به تحقق نزدیکتر می‌شود.»
این روزنامه آلمانی در بخش پایانی مطلب مطول خود می‌نویسد: «بعد از لغو توافق هسته‌ای ایران از طرف ترامپ، حالا رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد جمهوری اسلامی را با همه ابزار به زانو در آورد. اما در حال حاضر به نظر نمی‌رسد وی بتواند این کار را انجام دهد.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۷ ، ۰۷:۱۹
غلامعلی محمودی


انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در آستانه چهلمین سال خود و به عبارتی در آستانه ورود به پنجمین دهه از حیات خویش قرار گرفته است، کم نیستند اندیشمندانی که معتقدند، ایران به سبب انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن امروز در جایگاهی نشسته که به «اعجاب» و «اعجاز» شبیه‌تر است. بعضی که خواسته‌اند از فروغ این جایگاه اعجاز‌گونه بکاهند، گفته‌اند منزلت ایران به دوران هخامنشیان و ساسانیان بازگشته است. اما البته محبوبیت ایران امروز نزد ملت‌ها و جانبداری جانانه آنان از «ایران اسلامی» چیزی نیست که با نظام‌های شاهنشاهی ولو اینکه بعضا دارای اقتدار ویژه و شکوه مادی هم بوده‌اند، قابل مقایسه باشد. چرا که نفوذ جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای امری تحمیل شده و متکی بر زور و جنگ و حتی کرم‌بخشی نیست. این نفوذی «تحسین شده» از سوی ملت‌های منطقه است. مشابه این نفوذ برای ایران در هیچ مقطع تاریخی نه در دوره پادشاهان مقتدری مثل کورش و نه در دوره پادشاهان متوسط و ضعیف وجود نداشته و این همه در حالی است که روزی که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و تا امروز، کشور ما در معرض انواعی از دشمنی‌ها قرار داشته است. در واقع «ایران ضعیف دیروز» در عین قرار گرفتن در مصاف جهانی و جنگ‌هایی فرسایشی به «ایران مقتدر امروز» تبدیل شده است.
ایران در دوره‌هایی از تاریخ خود، یک قدرت سرآمد بوده و بر بخش عظیمی از جهان سیطره داشته و گاهی قلمرو آن به جنوب فرانسه و غرب آفریقا هم می‌رسیده اما این نفوذ به معنای «قدرت همراه‌سازی» نبوده بلکه بر عنصر «اجبار» تکیه داشته است و از این رو محبوبیت مردمی نداشته و به خصوص در نزد انسان‌های صالح و با فرهنگ منفور بوده است. از این رو خداوند متعال در آغاز سوره مبارکه روم می‌فرماید «رومیان مغلوب شدند در جنگی که در زمینی نزدیک میان آنان و ایرانیان روی داد اما آنان در اند سالی و به زودی بر ایرانیان غلبه می‌کنند و آن روز مومنان شاد می‌شوند». یکی از مهمترین نشانه‌های فقدان نفوذ واقعی ایران حتی در دوره‌ای که سیطره عظیمی داشته و یکی از دو یا چند قدرت بزرگتر جهان بوده این است که دین ایرانیان که باید مهمترین عنصر فرهنگی ایران آن روز باشد، از دایره ایران فراتر نرفته و به متصرفات آن در عراق عرب و شامات و مناطق شبه قاره و آسیای میانه و... منتقل نشده است. دین زرتشت که حدود 1000 سال پیش از میلاد مسیح پدید آمده است و در یک دوره دستکم 1500 ساله مورد حمایت قاطع «پادشاهان مقتدر» بوده نتوانسته از محدوده «ایران اصلی» فراتر رود و آنهم با فاصله بسیار کمی از طلوع اسلام عملا از میان رفته است و آن طور که گفته می‌شود امروز تعداد پیروان آن در دنیا از حدود 200 هزار نفر فراتر نمی‌رود که عمدتا در ایران و هند زندگی می‌نمایند.
اما اگر نخواهیم راه دوری برویم، ایران در دوره اخیر یعنی در دهه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نیز نفوذی در بین کشورها، ملت‌ها و دولت‌های منطقه نداشته است ایران مقتدر پیش از قاجار با رسیدن به نیمه دوران قاجار رو به ضعف نهاد و به خصوص پس از تحمل شکست‌های پی در پی در جنگ‌های ایران و روس تحت سیطره غرب قرار گرفت و عملا به جز در سال‌هایی معدود نظیر دوره حدود سه ساله امیرکبیر استقلال خود را از دست داده بود از این رو ایران، اگرچه برخلاف بسیاری از کشورها و دولت‌های منطقه هیچگاه مستعمره نبوده اما «استقلال»، به درستی یکی از محوری‌ترین مطالبات و شعارهای مردم ایران در جریان انقلاب اسلامی بود این موضوع به تنهایی وضع ایران را در دوره بیش از یکصد ساله پیش از انقلاب نشان می‌دهد.
اما چرا ایران قبل از انقلاب که به دلیل سرسپردگی‌اش از سوی انگلیس و آمریکا حمایت سیاسی و نظامی می‌شد دربین ملت‌ها و دولت‌های منطقه منفور بود؟ دلایل مختلفی برای نفرت ملت‌ها از ایران وجود دارد. یکی از دلایل این نفرت همین دست‌نشانده بودن حکومت ایران و زشت بودن آن نزد ملت‌های منطقه بود که البته در این بعد بقیه دولت‌های منطقه هم کم‌وبیش با ایران همداستان بودند. اما بیش از این سیاست‌های فرهنگی داخل کشور سبب نفرت مردم به نظام ایران شده بود کمااینکه به همین دلیل مردم ایران نیز با سیاست‌های فرهنگی حکومت پهلوی و پیش از آن با حکومت قاجار مخالف بودند.
رژیم شاهنشاهی در دوره‌های قاجار و پهلوی بر نوعی برتری‌طلبی تاریخ‌گرایانه استوار بود که امروزه اصطلاحاً به آن «شوونیسم» (chauvinisme) می‌گویند به این معنا که رژیم‌های قاجار و پهلوی بر یک نوع «میهن‌پرستی افراطی و ستیزه‌جو» درمقابل ملت‌های دیگر دنبال کرده و ادبیاتی مبتنی بر برتری‌طلبی و نوعی شکوه معارض ملی تاکید می‌کردند و براساس آن مدعی نوعی از «حقانیت» و «مشروعیت» انحصاری بودند.
درواقع مرامنامه «شوونیسم ایرانی» در نژادپرستی آریایی، ترک‌ستیزی، عرب‌ستیزی، اسلام‌ستیزی و باستان‌گرایی و درمواردی تبلیغ دین زرتشت تعین و معنا پیدا می‌کرد و طبعا یک چنین عظمت‌خواهی نژادپرستانه و شرک‌آلود نمی‌توانست در یک محیط منطقه‌ای که ملت‌ها و همه اقوام آن پیرو دینی توحیدی هستند، مقبولیت داشته باشد. ممکن است گمان شود این شوونیسم ایرانی فقط ازسوی حکومت‌های ایران دنبال می‌شده است. اما باید گفت این ادبیات، اعتقادات و روشی بوده که علاوه بر آنکه از سوی حکومت‌های قاجار و پهلوی دنبال شده، همزمان با آن و توأمان روشنفکران و نخبگانی نظیر آخوندزاده، میرزاملکم‌خان، سید حسن تقی‌زاده، کاظم‌زاده، محمود افشار، احمد کسروی، تقی ارانی، محمد تقی بهار (ملک‌الشعرا)، رضازاده شفق، محمدعلی فروغی و یحیی ذکاء به آن دامن زده و بر آن لباس عقل و منطق و فلسفه می‌پوشاندند!
وضع ایران قبل از انقلاب وضع کشوری بود که به واقع در محیط منطقه مورد «نفرت متراکم» ملت‌ها و دولت‌ها و در نتیجه در انزوا قرار داشت و تبدیل شدن به «دنباله غرب» بر درجه نفرت ملت‌های منطقه از ایران افزوده بود و باید گفت در مهمترین پرونده منطقه‌ای در دوره پهلوی دوم یعنی پرونده فلسطین، در کنار خیانت و سهل‌اندیشی اعراب، رژیم پهلوی و شوونیسم ایرانی نقش مهمی در پیدایی دولت غاصب اسرائیل در فلسطین و دست‌یافتن غرب به یک سرپل مهم در منطقه ایفا کردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران تولد تازه‌ای پیدا کرد از یک سو حکومت، به دلیل ابتنا بر «دین» و «مذهب» جایگاه رفیع و مستحکمی در داخل ایران پیدا کرد به گونه‌ای که توانست در طول 40 سال از انواعی از جنگ‌های خارجی و فتنه‌های داخلی و توطئه‌های درهم تنیده داخلی و خارجی بسلامت عبور کند و از سوی دیگر به دلیل تکیه ایران به دین در این دوره، از پشتوانه پیروان اسلام در منطقه بهره‌مند شد و به حدی از نفوذ رسید که توانست توطئه‌های بسیار بزرگی را در دور دست‌های خود و در کشورهایی نظیر لبنان و سوریه که با آن مرز مشترک خاکی و آبی ندارد، خنثی نماید. پیروزی شکوهمند انقلاب ایران در لبنان در قالب اخراج اسرائیل، آمریکا و فرانسه و بعدها در اخراج گروه‌های تکفیری وابسته جلوه نمود؛ این پیروزی در عراق در قالب اخراج نظامیان اشغالگر آمریکا از این کشور و سپس انهدام گروهک تروریستی داعش جلوه نمود بر این اساس اگر بگوئیم در دوره جمهوری اسلامی، «دست مداخله‌گر خارجی» جای خود را به «دست معاونت برادرانه اسلامی» داد، سخن گزافه‌ای نگفته‌ایم و این در واقع «حق برادری» بود که ادا می‌شد نه «حق اعمال زور» که پیش از این از سوی آمریکا دنبال می‌گردید و در «شوونیسم ایرانی» هم جلوه‌ای فرهنگی داشت و البته به جایی هم نرسید.
نفوذ جمهوری اسلامی، امروز یک نفوذ عمیق، پردامنه و همه‌جانبه است که البته جلوه‌های امنیتی و نظامی آن در تصور ایرانیان برجستگی بیشتری پیدا کرده است این در حالی است که اگر نفوذ فرهنگی و عاطفی ایران در لبنان نبود، حزب‌الله پدید نمی‌آمد و در عراق به پیدایی «حشدالشعبی» منجر نمی‌شد علاوه بر این نفوذ جمهوری اسلامی در این منطقه جنبه کارکردهای دولتی هم دارد یعنی در حوزه بهداشت و درمان، در حوزه راه و ترابری، در حوزه صنعت و معدن، در حوزه کشاورزی، در حوزه آموزش و پرورش، در حوزه علم و فن‌آوری، در حوزه دفاعی- امنیتی و... و بطور کلی هرآنچه که شکل‌دهنده به یک «دولت پاسخگو» و مقتدر است، ایران اقدامات بسیار بزرگی انجام داده است که امکان طرح حتی بخشی از آن‌ها در رسانه‌های عمومی فراهم نشده است.
ما در این یادداشت نمی‌توانیم به همه ابعاد انقلاب اسلامی و نتایج داخلی و خارجی آن بپردازیم و طبعاً به دلیل مجال کم باید فقط به گوشه‌ای از آن می‌پرداختیم. انتخاب مسئله «نفوذ ایران» و تطبیق آن با وضعیت قبل از انقلاب به این دلیل صورت گرفت که موضوع «قدرت منطقه‌ای ایران» مهمترین مباحثات دامنه‌دار سال‌های اخیر داخل و خارج ایران بوده است.

سعدالله زارعی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۷ ، ۱۶:۴۲
غلامعلی محمودی

بذر «حیات ملت» و معاهدات بین‌المللی

يكشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۰۷ ب.ظ


دکتر ابراهیم کارخانه‌ای*
از آنجا که الزام جمهوری اسلامی ایران به عضویت در کنوانسیون‌های مختلف که هر یک اهداف خاصی را دنبال می‌کنند، یکی از محورهای اساسی توطئه آمریکا و غرب علیه نظام اسلامی است در ذیل این بار به بررسی سیاسی، امنیتی و اقتصادی کنوانسیون حمایت از ارقام جدید گیاهی (UPOV) که در قالب بذر و نهال امنیت کشاورزی کشور را هدف قرار داده است پرداخته می‌شود:
۱- اتحادیه جهانی حمایت از ارقام جدید گیاهی (UPOV)در سال ۱۹۶۱ تاسیس شد و تاکنون ۶۷ کشور جهان عضویت آن را پذیرفته‌اند. این معاهده بعد از برگشت از شورای نگهبان، هم‌اکنون در کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی در دست بررسی و اقدام است.
۲- صرف‌نظر از برخورد‌های دوگانه و تبعیض‌آمیزی که در مواجهه با معاهدات بین‌المللی اعمال می‌گردد، هدف این معاهده کنترل و نظارت بر بذر و نهال کشورها و به بیان دیگر رگ حیاتی کشورها در چارچوب سیاست‌های ترسیم شده از سوی کنوانسیون می‌باشد. بر اساس مفاد این معاهده بذرهای بومی کشورها جای خود را به بذرهای یکبار مصرف اعلام شده از سوی این معاهده خواهد داد و به مرور بذرهای خود مصرفی (که استفاده مجدد از آنها در سال بعد ممکن است) منسوخ و بذرهای یکبار مصرف و برنامه‌ریزی شده از سوی UPOV جایگزین آنها خواهد شد.
۳- با توجه به ناشناخته بودن ماهیت این بذرها و احتمال نفوذ هدفمند و برنامه‌ریزی شده سرویس‌های جاسوسی و بیوتروریستی در تولید و توزیع آنها، به هیچ وجه به مصلحت یک کشور اسلامی و انقلابی و ناهمسو با سیاست‌های سلطه‌گرانه آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی، نخواهد بود که مواد غذایی و حیاتی کشور به اهداف پشت پرده این کنوانسیون پیوند زده شود!
۴- در حالی که جمهوری اسلامی ایران با تصویب قانون «حمایت از ثبت و گواهی بذر و نهال» مصوب تیرماه ۱۳۸۲ مجلس شورای اسلامی هیچ‌گونه مشکلی در زمینه ثبت مالکیت فکری ارقام گیاهی ندارد و در زمینه اصلاح بذر و نهال نیز با اتکا به توانمندی‌ها و امکانات تحقیقاتی گسترده در درون کشور و به‌کارگیری به نژادگرهای ورزیده خدمات ارزشمندی را ترتیب داده است، معلوم نیست چرا برخی درصددند مدیریت و برنامه‌ریزی بذر و نهال کشور را که سلامت حیات جامعه را رقم می‌زند به اهداف ناشناخته و پشت پرده‌ قدرت‌های توطئه‌گر پیوند بزنند.
۵- در حالی که شیطان بزرگ و رژیم صهیونیستی با تاسیس بانک‌ «بذر و نهال» تمامی انواع گونه‌ها بومی کشورها را حفظ می‌کنند. آیا به صلاح جمهوری اسلامی ایران است که با منسوخ نمودن نسل بذر و نهال کشور، سرنوشت غذایی ملت خود را به برنامه‌های پشت پرده و ناشناخته کشورهای مسلط بر معاهدات بین‌المللی پیوند بزند!
۶- بدون شک ایران اسلامی که خار چشم استکبار جهانی است هرگز نباید پا به میدان بازی توطئه‌گران و دلالان بین‌المللی بگذارد که درصددند با سیطره کامل بر بذر و نهال کشورهای ناهمسو، رگ حیاتی و معیشتی این کشورها را به‌دست گرفته و آنها را ناگزیر از وابستگی به سیاست‌های استعماری خود نمایند.
۷- اینکه بعد از گذشت ۵۷ سال از تأسیس این معاهده اخیرا برخی به فکر عضویت ایران در آن افتاده‌اند، جای تعجب و تامل دارد، بدون شک با تصویب این معاهده سود هنگفتی به جیب شرکت‌های پرقدرت واردکننده بذر و نهال در کشور خواهد رفت!
۸- در حالی که عضویت در معاهدات دردسرساز بین‌المللی یکی از اهرم‌های قدرتمند کشورهای سلطه‌گر برای تسلط بر دیگر کشورها در راستای تامین منافع برون‌مرزی آنها می‌باشد؛ نباید با عضویت در چنین معاهداتی، عوامل پایداری کشور در معرض طراحی توطئه‌های هدفمند دشمن قرار گیرد. در شرایطی که ایران قدرتمند اسلامی دکترین نظامات سیاسی قدرت‌های استعماری را در منطقه به هم ریخته است، چرا باید با عضویت در چنین معاهداتی کشور در دام سیاست‌های استعماری قدرت‌های توطئه‌گر گرفتار گردد! کدام معاهده مهم بین‌المللی است که پایه‌گذاران اصلی آن آمریکا و غرب نبوده باشند!
۹- بدون شک معاهدات بین‌المللی در چارچوب سیاست‌های قدرت‌های سلطه‌گر به طریقی طراحی می‌شوند که دربرگیرنده سیاست‌های سلطه‌گرانه آنها بر دیگر کشورها باشد و برهمین اساس NPT برای کنترل فعالیت‌های هسته‌ای کشورها، FATF برای نظارت بر فعالیت‌های مالی و اقتصادی کشورها، MTCR برای کنترل رژیم فناوری موشکی کشور‌ها، معاهده اقلیمی پاریس برای نظارت بر صنایع متکی بر نفت و گاز کشورها و معاهده حمایت از ارقام گیاهی (UPOV) برای نظارت و کنترل بر حوزه کشاورزی کشورها و....تاسیس شده‌اند و برهمین اساس عضویت جمهوری اسلامی ایران در این معاهدات در تضاد با منافع ملی و مبارزه با سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است که در اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید قرار گرفته است.
۱۰- بدون شک اگر جمهوری اسلامی ایران عضویت در NPT را نمی‌پذیرفت با این حجم از توطئه به بهانه نقض NPT مواجه نمی‌شد. عضویت در کنوانسیون‌های مهم بین‌المللی قبل از آنکه دربرگیرنده منافع دیگر کشورها باشد، تامین‌کننده منافع پایه‌گذاران اصلی آن خواهد بود و قدرت‌های جهانی بر همین اساس اقدام به تاسیس کنوانسیون‌های مختلف می‌کنند تا با اتکاء به آنها در رفتاری دوگانه به‌طور هدفمند منافع کشورهای ناهمسو را در جهت تسلط برآنها هدف قرار دهند!
۱۱- از آنجا که مانند بسیاری از معاهدات، در این معاهده نیز برطبق ماده ۳۵ هیچ‌گونه پیش‌شرطی برای اعضا قائل نگردیده است، لذا می‌بایست به ناچار کلیه مفاد مندرج در معاهده پذیرفته شود که در این صورت حیات کشاورزی کشور به‌طور یکپارچه در معرض اهداف پیدا و پنهان دستپخت قدرت‌های مسلط در معاهده قرار خواهد گرفت!
۱۲- در حالی که علاوه‌بر حدود ۲۸۰۰ عضو هیئت علمی که در مراکز تحقیقاتی جهاد کشاورزی فعالیت دارند، صدها فارغ‌التحصیل نخبه و بیکار کشاورزی نیز امکان فعالیت ندارند و در حالی‌که خوداتکایی کشاورزی می‌بایست در راس برنامه‌های وزارت جهاد کشاورزی باشد چرا برخی درصددند به‌جای حمایت از به‌نژادگرهای داخلی و تولید بذر اصلاح شده در داخل کشور با سرکوب روحیه خلاقیت و خوداتکایی و با وابسته نمودن دانه‌های بذر حیات کشاورزی کشور به ورود بذرهای خارجی در چارچوب برنامه‌ها و اهداف پشت پرده این معاهده (UPOV)، آینده کشاورزی کشور را که سنگ زیربنای حیات این ملت است را در معرض توطئه‌های اجانب قرار دهند!
۱۳- در حالی‌که دشمن با تمام توان علیه نظام اسلامی به میدان آمده است و تلاش دارد که حلقه محاصره را با تحریم اقتصادی و تحمیل گرانی تنگ‌تر نماید و در شرایطی که تولید و توزیع بذر و نهال جهان در انحصار ۶ شرکت بزرگ جهانی است که تحت نفوذ مستقیم آمریکا، غرب و اسرائیل اداره می‌شود، آیا به صلاح کشور است که با عضویت در این معاهده سفره مردم نیز به اراده دشمنانی پیوند زده شود که نقشه نابودی نظام اسلامی را در سر می‌پرورانند و هر آن ممکن است بذر غذای مردم نیز به بهانه‌هایی خودساخته مانند آنچه در NPT می‌گذرد، در معرض توطئه‌های دشمن قرار گیرد!!
۱۴- چرا به‌جای عضویت در معاهده که تنها مزیت آن تسهیل ورود بذر از خارج است با تأسیس شرکت‌های دانش‌بنیان بذر و نهال؛ خلاقیت و توانمندی داخلی در خدمت شکوفایی استعدادهای برتر کشور در جهت قطع وابستگی از بیگانگان قرار نمی‌گیرد تا موجبات خوداتکایی کشور در این عرصه مهم حیاتی فراهم گردد! شکی نیست که در هیچ زمانی نباید بذر حیات ملت به معاهدات بین‌المللی پیوند زده شود و وزارت جهاد کشاورزی می‌بایست حمایت از به‌نژادی بذر و نهال بومی و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین را در سرلوحه برنامه‌های خود قرار دهد.
۱۵- مقرر بود با عضویت در NPT کشورهای «دارا»، فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را در اختیار کشورهای «نادار» قرار دهند، ولی این عضویت تاکنون جز تحریم، تهدید و توطئه، حاصلی برای جمهوری اسلامی ایران در پی نداشته است. بر این اساس این احتمال نیز وجود دارد که در برخوردی تبعیض‌آمیز و استثنایی، با عضویت در معاهده حمایت از ارقام گیاهی (UPOV) همان بلایی که NPT بر سر کشور در آورد این بار در معاهده‌ای از جنس «بذر حیات» بر کشور تحمیل شود! اگر قرار باشد که جمهوری اسلامی ایران بنا بر مصلحت، و با هدف گرفتن بهانه از دشمن به عضویت معاهداتی درآید که مورد سوءاستفاده دشمن قرار می‌گیرد، بدون شک در حصار فتنه‌های برنامه‌ریزی شده دشمن گرفتار خواهد شد وNPT‌های خطرناک‌تری سر راه آینده این ملت قرار خواهد گرفت! کلام آخر را مزین می‌نمایم به این هشدار حکیمانه مقام معظم رهبری که در دیدار با نمایندگان مجلس فرمودند: هیچ ضرورتی ندارد به معاهداتی بپیوندیم که از اهداف آنها آگاه نیستیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* دانشیار دانشگاه و نماینده دوره‌های هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۷ ، ۲۱:۰۷
غلامعلی محمودی
یک خبرگزاری آمریکایی طی گزارشی به موقعیت ویژه ایران و متحدانش در منطقه غرب آسیا پرداخته و گفته، آمریکا در این منطقه، به جایگاه دوم سقوط کرده است چرا که می‌بینیم در مذاکرات مسئله مهمی مثل سوریه، راهش نمی‌دهند.

برخی رسانه‌های غربی همواره از سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا انتقاد کرده و آن را باعث افول جایگاه این کشور دانسته‌اند. بسیاری از سیاستمداران و رسانه‌های غربی نیز ایران را کشوری قدرتمند در منطقه غرب آسیا  می‌دانند. حالا یک رسانه غربی گزارشی خواندنی از جایگاه ایران و متحدانش در این منطقه منتشر و اعلام کرده، جایگاه آمریکا در این منطقه سقوط کرده است.
خبرگزاری یونایتدپرس در گزارش خود نوشته:«جنگ داخلی طولانی هفت ساله سوریه با پیروزی دولت سوریه با کمک روسیه و ایران در حال پایان یافتن است. مذاکرات برای پایان دادن به این جنگ سرعت گرفته است. چه کسانی پای میز این مذاکرات نشسته‌اند؟ روسیه، ترکیه و ایران و مشخصا خبری از آمریکا نیست.»
طبق این گزارش، «جای خالی آمریکا در مذاکرات سوریه، به ویژه در تصاویر اخیر از میز مذاکرات سران ایران، ترکیه و روسیه به شدت مشهود بود. به عبارت دیگر به‌رغم حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه و سابقه دخالت‌های دیرینه واشنگتن در امور خاورمیانه، آمریکا در میان چهره‌هایی که سرنوشت سوریه را رقم    می‌زنند، حضور ندارد.»
نویسنده این گزارش در ادامه می‌نویسد: «من به عنوان یک کارشناس امور خارجی بر این باورم که اضمحلال قدرت جهانی آمریکا در هیچ کجا به اندازه تحولات خاورمیانه تا این اندازه مشهود و آشکار نبوده است. این روند تغییر موازنه قدرت آمریکا موقتی و زودگذر نخواهد بود. دیگر زمانه‌ای که آمریکا پرنفوذترین نیرو در منطقه به شمار می‌رفت، سپری شده و دوران پر هیبت گذشته قابل بازگشت نخواهد بود و آمریکا باید خود را با این وضعیت رو به اضمحلال وفق دهد.»
یونایتدپرس همچنین نوشته، «برخی چنین استدلال می‌کنند که افول ستاره آمریکا نتیجه سیاست باراک اوباما، رئیس‌جمهور قبلی آمریکا مبنی بر خودداری از اجرایی کردن خط قرمز خود در سوریه بوده است. ولی برخی دیگر تقصیر را برگردن دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور کنونی می‌اندازند و می‌گویند روند افول قدرت آمریکا در خاورمیانه در نتیجه رویکرد جانبدارانه ترامپ در برخی مناقشات محوری منطقه‌ای ایجاد شده است. ولی هر دوی این گروه ‌اشتباه می‌کنند...
قدرت اعمال نفوذ اوباما در سوریه همواره ضعیف بوده است زیرا وی در مجموع مایل به استقرار نیروی زمینی آمریکا در سوریه نبود. حتی توسل آمریکا به حمله موشکی به سوریه در سال 2013 بر نتیجه جنگ تاثیری بیشتر از حمله موشکی دولت ترامپ در سال 2017 نداشت و تصمیمات دونالد ترامپ صرفا موجب شد تا روند تغییر موازنه قدرت که از پیش در منطقه آغاز شده بود قدری سرعت بگیرد.»
در ادامه این گزارش می‌خوانیم:«سیاست‌هایی که دولت ترامپ نیز بعدها در پیش گرفت هرچه بیشتر آمریکا را از نقش محوری خود در منطقه دورتر ساخت. به‌عنوان مثال اقدام ترامپ در خارج ساختن آمریکا از توافق هسته‌ای ایران و از همه این‌ها گذشته در پیش گرفتن رویه مجادله و رویارویی با رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه نیز موجبات خشم و نارضایتی آنکارا را فراهم ساخته است.
به عبارت دیگر باید گفت سیاست‌های ترامپ تنها به مثابه «کاتالیزور» روند افول وجهه و اعتبار آمریکا را در سراسر خاورمیانه سرعت بخشیده و روند برهم خوردن موازنه قدرت را در منطقه تشدید کرده است. در این میان تنها سعودی‌ها و اسرائیلی‌ها به آمریکا نزدیک هستند و اینطور به نظر می‌رسد که ریاض و تل‌آویو و نه ترامپ، سیاست آمریکا را در منطقه رقم می‌زنند و به پیش می‌برند.»
یونایتد پرس گزارش خود را اینگونه به اتمام می‌رساند که: «نظم سابق منطقه‌ای در خاورمیانه به سرعت در حال افول و اضمحلال است.» و نتیجه می‌گیرد ایران جزو چند کشوری است که در منطقه قدرت نوظهور محسوب می‌شود.
طبق این گزارش، «ایران به هیچ وجه مهار نشده است. ضریب نفوذ تهران در منطقه به وضوح پس از سرنگونی صدام در عراق به مراتب تقویت شده و افزایش پیدا کرده است.
 به عبارت دیگر تعمیم قدرت نظامی و سیاسی ایران در سراسر سوریه تا لبنان و حماس که بخشی از آن در قالب واکنشی دفاعی در برابر آمریکا صورت گرفته است، تهران را به یک بازیگر اصلی در منطقه تبدیل کرده است.»
در همین ارتباط، روزنامه «معاریو» چاپ رژیم صهیونیستی نیز در گزارشی از رویکرد رژیم صهیونیستی درقبال پرونده‌های منطقه و تهدیدهای آن انتقاد کرده و نوشته «ائتلاف سه‌گانه میان اسرائیل، عربستان و آمریکا به‌طرز فاجعه‌باری در تمامی جبهه‌ها چه در مقابل لبنان، سوریه و عراق، و چه در مقابل ایران و یمن شکست خورده است.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۷ ، ۲۰:۵۵
غلامعلی محمودی

آمریکا مار خوش خط وخال

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۴۷ ب.ظ

آمریکا مار خوش خط وخال

در روزهای اخیر، پس از شدت یافتن تهدیدها و تحریم‌های آمریکا علیه ملت ایران، رئیس‌جمهور آمریکا به ناگاه از مذاکره بدون پیش‌شرط با ایران سخن گفت! بیان این جملات برای کسانی که اهل سیاست هستند، تعجب برانگیز نبود؛ اما برخی از افراد خام و طیف‌های سیاسی غرب‌زده با استقبال از این پیشنهاد در حال ادبیات‌سازی برای مذاکره هستند. سؤالی که اکنون در اذهان عمومی نقش بسته، این است که در این شرایط که ترامپ چندین چماق را با هم برداشته است، چرا پیشنهاد هویج را مطرح می‌کند؟ در پاسخ به این پرسش باید به فواید مذاکره برای آمریکا اشاره کرد؛
۱‌ـ جنگ شناختی و ادراکی آمریکا علیه ایران هدف مهم تهدید، تحریم و حتی مذاکره است. آمریکا در این اندیشه است که با یک بسته تحمیلی به فرآیند شرطی‌سازی نقش خود در امور سیاسی ایران رسمیت ببخشد، این کشور پس از خروج از برجام میزان اندک محبوبیت و مقبولیت خود را نزد کسانی که مدافع ارزش‌های لیبرالیستی بودند، از دست داده است، بر اساس این می‌کوشد با راه‌اندازی چرخه مجدد مذاکره هم جریان وارفته طرفدار آمریکا را احیا کرده و هم مردم را نسبت به توطئه‌های آمریکا برای براندازی کشور به صورت تدریجی بی‌حس کند.
۲‌ـ جنگ معیشتی آمریکا علیه ملت ایران یک تهاجم انکارناپذیر است و روند این حرکت بدبینی ملت ایران را نسبت به آمریکا به دنبال دارد که البته آمریکا هم از این امور اطلاع دارد؛ اما با رفتار شیطانی خود همه مشکلات را به نظام اسلامی ارجاع می‌دهد تا از درون کشور مهره‌های وابسته را برای مذاکره و رفع مشکلات حرکت دهد. در روزهای گذشته، این حرکت از برخی گروه‌های شکست خورده شروع شده است تا به بهانه دفاع از مردم موضوع مذاکره را در تابستان داغ کنند.
۳ـ در حالی که پس از تهدیدهای ترامپ شاهد افزایش وحدت ملی در دفاع از امنیت کشورمان هستیم، موضوع مذاکره مانند گذشته می‌تواند به انسجام ملی ما ضربه‌ وارد کند و برای مقابله با مار خوش خط و خال مذاکره باید اهداف آمریکا در این موضوع تبیین شود که مذاکره شرایط را سخت‌تر می‌کند و می‌تواند در آینده فشارهای بیشتری بر نظام وارد کند؛ برای نمونه اگر در جریان مذاکرات قبلی توان هسته‌ای خود را از دست نداده بودیم، در حال حاضر فشارها کمتر بود و ما می‌توانستیم فشارهای بیشتری بر آمریکا وارد کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۴۷
غلامعلی محمودی

رضایت خدا از انسان به اندازه رضایت او از خدا

يكشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۰ ق.ظ

معاذبن‌جبل از پیامبر گرامی(ص) نقل کرده است که خداوند عزوجل فرمود: ای فرزن آدم! به سبب مشیت من تو کسی شده‌ای که هرچه را برای نفست می‌خواهی انجام می‌دهی، و با اراده من، نفس تو اراده می‌کند، و به فضل نعمت من بر تو، قادر به معصیت و نافرمانی شده‌ای، و به وسیله همت و عفو و عافیت من بر توست که فرایض مرا بجا می‌آوری و ادا می‌کنی، پس من در احسان کردن به تو سزاوارترم، و تو هم در گناه کردن و نافرمانی از من سزاوارتری. پس خیری که از من به تو می‌رسد به سبب لیاقتی است که از خود نشان داده‌ای، و شری که از من به تو می‌رسد، جزا و پاداش خیانتی است که مرتکب شده‌ای... من همواره دست از ترسانیدن تو برنداشته، و تو را در فریفتگی و غفلت نگرفتم، و تو را تکلیف نکردم به چیزی که بالاتر از طاقت و توانایی تو باشد، و بر تو بار نکردم از امانت (احکام) مگر آنچه را که بر آن قدرت داشته باشی، و من از تو همان اندازه راضی هستم که تو از من راضی باشی، و هرگز تو را عذاب نکنم مگر به آنچه کرده‌ای.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سخن خدا (کلیات احادیث قدسی)، آیت‌الله سیدحسن شیرازی، ترجمه ذکرالله احمدی، ص 66
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۷ ، ۰۶:۰۰
غلامعلی محمودی

ایران،‌ ایران است

جمعه, ۱ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۵۲ ق.ظ

ایران،‌ ایران است

تحلیلی بر مذاکرات ترامپ و رهبر کره شمالی

دکتر یدالله جوانی

دیدار «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا با «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی در سنگاپور پس از یک دوره دشمنی طولانی و خط و نشان کشیدن‌های گوناگون برای یکدیگر، بازتاب‌های فراوانی در رسانه‌های جهان داشت. این دیدار آثار و پیامدهای گوناگونی داشته و‌ پیام‌های واقعی و غیر واقعی را نیز در دل خود دارد؛ از جمله پیام‌های غیر واقعی و جعلی آن مبتنی بر عملیات روانی با هدف ادراک‌سازی در افکار عمومی جهان و به ویژه جریان مقاومت و ملت ایران، مشابهت‌سازی بین کره شمالی و جمهوری اسلامی ایران است.
این ادراک‌سازی با عملیات روانی و دروغ‌پردازی ترامپ در اولین مصاحبه پس از این دیدار کلید خورد و بلافاصله در رسانه‌های جهان بازتاب یافت. ترامپ در این مصاحبه در پاسخ به پرسشی درباره برجام گفت: «امیدوارم به وقتش و در زمانی که تحریم‌ها عملی شد، ایران دوباره برای مذاکره و یک توافق واقعی بازگردد،‌ اما حالا برای این کار زود است.»
رئیس‌جمهور‌ آمریکا با این عبارت، به دنبال القای این تصور است که تحریم‌های آمریکا موجب شد کره شمالی در مقابل ایالات متحده کوتاه آمده و به مذاکره و توافق تن بدهد، بر همین اساس نیز با تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، روزی فراخواهد رسید که ایران هم دوباره در مسیر مذاکره با آمریکا به حرکت درآمده و به یک توافق واقعی تن خواهد داد! اما ‌آیا این‌چنین خواهد شد؟
آقای ترامپ با این منطق از برجام خارج شد که این توافق برای آمریکا «بد» است! توافق خوب از نظر آقای ترامپ با جمهوری اسلامی،‌ آن توافقی است که همه مؤلفه‌های قدرت ایران از قبیل‌ قدرت موشکی، قدرت منطقه‌ای و قدرت هسته‌ای را به طور کلی نابود کرده، مقدمات فروپاشی نظام ایران را هم به سرعت فراهم کند. اکنون پرسش اصلی آن است که آیا می‌توان از دیدار رهبران آمریکا و کره شمالی این پیام را دریافت کرد که روزی جمهوری اسلامی به مذاکره مجدد با آمریکایی‌ها تن داده و پای یک توافق خوب به زعم آقای ترامپ برای ایالات متحده را امضا خواهد کرد؟
برای دریافت پاسخ، باید به این نکته توجه کرد که آیا اساساً می‌توان رفتار سیاسی جمهوری اسلامی و ملت ایران را با دیگر کشورها و ملت‌ها مقایسه کرد؟ نگارنده معتقد است، پاسخ این پرسش منفی است. حداقل سابقه و تجربه چهل ساله ملت ایران و نظام اسلامی ‌اثبات می‌کند که هیچ نظام سیاسی و مردمی قابل مقایسه با این ملت و نظام انقلابی و ولایی آن نیست. خداوند بر درجات آن عزیز سفر کرده به دیار باقی بیفزاید که در پی هر توطئه ناکام جبهه استکبار علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران می‌فرمودند،‌ «دشمنان ملت ما و مردم ما را نشناخته‌اند!» این جمله و کلام پرمعنا، در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در سه دهه‌ اخیر،‌ بارها و بارها از نظر مفهومی و معنایی تکرار شده است. آری، ملت ایران و نظام دینی مستقر در کشورمان با محوریت ولایت فقیه، ‌یک استثنا در نظام بین‌الملل است. البته مشکل اصلی جبهه استکبار با محوریت شیطان بزرگ هم با ملت ایران و جمهوری اسلامی،‌ در همین استثنا بودن است. آنها نمی‌خواهند در نظام بین‌الملل، یک ملت و حکومتی، متفاوت از دیگران در برابرشان باشد. چندی پیش آقای پمپئو، وزیر خارجه آمریکا طی مصاحبه‌ای گفت: «ما از رهبر ایران چیز خیلی زیادی نمی‌خواهیم؛ از او می‌خواهیم مانند دیگران فقط یک رهبر عادی باشد!»
آری، آمریکایی‌ها می‌خواهند ملت و رهبر ایران،‌ مانند دیگر ملت‌ها و رهبران جهان در برابرشان سر تعظیم فرود آورده، به مقاومت و ایستادگی چهل ساله پایان داده و به بردگی نوین شیطان بزرگ تن بدهند.
به طور قطع، رهبران ایالات متحده و از جمله آقایان ترامپ و پمپئو، همانند دیگر رؤسای‌جمهور ایالات متحده و وزرای خارجه‌شان،‌ با این آرزو به گور رفته و به تاریخ می‌پیوندند. آرزوی امروز رئیس‌جمهور آمریکا و وزیر خارجه‌اش، آرزوی همه رؤسای‌جمهور ایالات متحده در چهل سال گذشته بوده است. آنان رفتند و جمهوری اسلامی همراه با کشور و ملتی مستقل،‌ با عزت و اقتدار باقی ماند. این ملت استثنا بودنش را‌ با حفظ اسلام ناب، روحیه انقلابی،‌ حرکت جهادی، ‌ولایتمداری، استکبارستیزی و دفاع از مستضعفان در جهان حفظ خواهد کرد. این ملت پرچمدار رهایی مستضعفان از چنگال مستکبرانی چون آمریکا باقی خواهد ماند. این ملت و نظام ولایی‌اش،‌ مدال پرافتخار پرچمداری دفاع از آرمان رهایی سرزمین‌های اشغالی فلسطین و آزادی قدس شریف را روزی بر سینه نصب خواهد کرد. مروری بر چهل سال گذشته، بر این نگاه نسبت به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران صحه می‌گذارد. در این مرور مواردی برجستگی دارد، از قبیل؛
۱ـ اصل انقلاب اسلامی و پیروزی‌اش در ایران، یک استثنا در تاریخ بشر و تاریخ همه انقلاب‌های معاصر است. بر همین اساس، حضرت امام(ره) از انقلاب اسلامی، ‌با عنوان «معجزه قرن» و «انفجار نور» یاد کردند.
۲ـ ملت ایران و نظام اسلامی استثنا‌بودنش را در دهه ۶۰ و هشت سال دفاع مقدس به نمایش گذاشت. صدام حسین و همه حامیان غربی و شرقی‌اش‌ تصور می‌کردند ایران در حمله مبتنی بر راهبرد جنگ برق‌آسا حداکثر طی دو ماه فرو می‌ریزد!
۳ـ پس از یازده سپتامبر و لشکرکشی توأم با هیاهوی آمریکا به منطقه و اشغال کشورهایی، چون افغانستان، سوریه و آمریکایی‌ها در رؤیای اشغال ایران به سر می‌بردند. نگارنده در همان زمان‌ با صراحت نوشت؛ «ایران،‌ عراق و افغانستان نیست.»
۴ـ با راه انداختن جنگ‌های نیابتی و تجهیز گروه‌های تروریستی چون داعش، بانیان این حرکت خبیثانه و شیطانی در جهان اسلام با محوریت آمریکا، ‌انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را در برابر آن خلافت ادعایی فروریخته فرض کردند؛ اما اکنون بساط خلافت برچیده شده و جمهوری اسلامی ایران قدرت اول منطقه است.
۵ـ در موضوع هسته‌ای،‌ با مقاومت ملت ایران و هوشمندی نظام اسلامی و رهبری حکیم آن، ‌ایران نشان داد با لیبی، عراق و سوریه متفاوت است و با وجود همه تهدیدات،‌ وارد باشگاه هسته‌ای شد.
۶ـ در ماجرای تجاوز تفنگداران دریایی انگلیس به آب‌های ایران، جمهوری اسلامی صلابت و قاطعیت خود را به نمایش گذاشت.
۷ـ در داستان تجاوز تفنگداران دریایی آمریکا به آب‌های ساحلی جزیره فارسی در خلیج‌فارس، جهانیان شاهد صلابت و شجاعت پرچمداران عزت و اقتدار ملت ایران در نیروی دریایی سپاه بودند.
۸ـ در ماجرای حمله رژیم صهیونیستی به پایگاه تی‌فور و شهادت چندنفر از پاسداران، رژیم صهیونیستی معنای این سخن فرماندهی معظم کل قوا را فهم کرد که فرموده بودند:‌ «دوران بزن در رو تمام شده است.»
آری، همه این موارد از آن حکایت می‌کند که ملت ایران با پیروی از مقام عظمای ولایت، ‌برخورداری از نصرت الهی و امدادهای غیبی بوده، از هیچ قدرتی نمی‌هراسد و در مقابل آمریکا هرگز عقب‌نشینی نخواهد کرد. به زودی رئیس‌جمهور آمریکا خواهد فهمید که ملت ایران،‌ چگونه تحریم‌ها و تشدید آن از سوی ایالات متحده را ‌به فرصتی بی‌بدیل برای شکوفایی اقتصادی تبدیل می‌کند. دونالد ترامپ به طور قطع به آرزوی مذاکره مجدد با ایران نخواهد رسید و ملت ایران با برجام به این تجربه ذی‌قیمت دست یافت که آمریکایی‌ها به هیچ وجه قابل اعتماد نبوده و دیگر نباید با آنان مذاکره کرد.
آری ایران، ‌نه افغانستان، نه عراق و نه کره شمالی است، بلکه ایران،‌ ایران است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۷ ، ۱۰:۵۲
غلامعلی محمودی

کبد چرب ودرمان آن

پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۵۲ ب.ظ

کبد چرب و در مان آن

در صورتی که چربی کبد به اندازه ای باشد که وزن این ارگان ۵ تا ۱۰ درصد بیشتر از حد نرمال شود، فرد مبتلا به کبد چرب می باشد.

‎کبد چرب چیست و چگونه ایجاد می شود؟
‎وجود مقادیری از چربی در کبد طبیعی است، اما در صورتی که چربی کبد به اندازه ای باشد که وزن این ارگان ۵ تا ۱۰ درصد بیشتر از حد نرمال شود، فرد مبتلا به کبد چرب می باشد. در افرادی که الکل مصرف می کنند احتمال بروز این عارضه بیشتر است.

‎انواع کبد چرب
‎۱-کبد چرب الکلی (ALD)
‎۲-کبد چرب غیر الکلی (NAFLD)
‎همچنین امکان ایجاد کبد چرب در دوران بارداری نیز ممکن است رخ دهد.
-کبد چرب الکلی
‎کبد چرب الکلی ناشی از مصرف زیاد فرآورده های الکلی است و ممکن است حتی در مدت کوتاهی با مصرف الکل بروز پیدا کند.
‎در این نوع کبد چرب
، ژنتیک نیز نقش مهمی ایفا می کند و بطور ارثی برخی از افراد نسبت به کبد چرب ناشی از مصرف الکل مستعد ترند. این ژن مربوط به نحوه ی متابولیسم الکل در بدن افراد می باشد .
‎عوامل دیگری که می توانند خطر ابتلا به کبد چرب الکلی را بیشتر کنند : بیماری هپاتیت سی، آهن خون بیش از حد و چاقی.
-کبد چرب غیر الکلی
‎کبد چرب غیر الکلی که امروزه تعداد مبتلایان به آن در حال افزایش است بیشتر در افراد میانسال با اضافه ی وزن و افرادی که کلسترول بالا و یا دیابت دارند، دیده می شود .
‎عوامل دیگری مانند مصرف برخی داروها، هپاتیت ویروسی، نقص سیستم ایمنی یا نارسایی کبدی، کاهش وزن سریع یا تغذیه نامناسب و کم تحرکی می تواند خطر ابتلا به کبد چرب غیر الکلی را افزایش دهد .
‎برخی مطالعات نشان داده اند افزایش باکتری ها در روده ی کوچک یا بهم خوردن تعادل باکتری های مفید روده نیز می تواند با کبد چرب غیر الکلی ارتباط داشته باشد .
‎کبد چرب حاد در دوران بارداری با این که به ندرت اتفاق می افتد اما ناشی از تجمع چربی در بافت کبدی در این دوران می باشد و می تواند برای مادر و جنین خطر آفرین باشد در صورتی که پیگیری و درمان نشود می تواند منجر به نارسایی کبدی یا کلیوی در مادر یا جنین یا هر دو گردد و همچنین می تواند موجب عفونت جدی یا خونریزی شود.
‎همچنان مشخص نیست که به چه علتی در دوران بارداری کبد چرب بروز می کند اما به نظر می رسد تغییرات هورمونی در این موضوع نقش دارند و در صورتی که عارضه ی کبد چرب تشخیص داده شود، زایمان زودتر از موعد باید صورت گیرد و با مراقبت های ویژه از مادر و کودک سامان داده شود. کبد نیز به تدریج شروع به بازسازی و بازگشتن به حالت طبیعی می کند و پس از چند هفته به حالت طبیعی بر می گردد .

‎علائم ابتلا به کبد چرب
‎ممکن است شما مبتلا به کبد چرب باشید اما ندانید زیرا در بسیاری از موارد شروع این بیماری تا مدت ها بدون علائم می باشد و ممکن است چندین سال طول بکشد تا علائم بروز کند.
‎علائمی مانند احساس خستگی بیش از حد، کاهش وزن یا اشتهای ناگهانی، ضعف، تهوع ( خصوصا تهوع صبحگاهی )، گیجی یا عدم تمرکز، علائم شایع کبد چرب می باشند.
‎همچنین ممکن است علائم دیگری نیز ایجاد شوند:
-ممکن است کبد بزرگ تر از حد طبیعی گردد و بیمار احساس درد در مرکز یا ناحیه بالا و راست شکم داشته باشد.
-‎پوست ناحیه گردن یا زیر بغل نسبت به قبل تیره تر شود یا لکه های پوستی بروز نماید.
‎در بیمارانی که مبتلا به کبد چرب الکلی هستند، علائم با مصرف الکل شدید تر می شوند .
‎در موارد شدید که به نارسایی سلول های کبدی و سیروز مربوط می شود ممکن است علائمی مانند کاهش حجم یا تیرگی رنگ ادرار، شل شدن عضلات، خونریزی بدون دلیل در نقاط مختلف بدن، زردی پوست یا سفیدی چشم بروز کند.

‎تشخیص کبد چرب 
‎با وجودی که این بیماری ممکن است در مراحل اولیه بدون علائم باشد اما با تشخیص به موقع و زودتر می توان جلوی پیشرفت آن را گرفت لذا ارزیابی سالانه ی سلامتی تحت نظر پزشک برای تشخیص زمینه ی چنین بیماری هایی مفید است.
‎بیماری کبد چرب با آزمایش خون و بررسی آنزیم های کبدی، سونوگرافی و ام.آر.آی شکم از ناحیه کبد و در موارد شدید با نمونه گیری از کبد قابل تشخیص می باشد .

‎درمان کبد چرب
‎-در صورت وجود دیابت یا کلسترول خون بالا، باید این موارد کنترل و درمان شود.
‎-در صورت ابتلاء به کبد چرب الکلی و مصرف فرآورده های الکلی بیماران باید حتما با روش مناسب اقدام به ترک الکل نمایند زیرا در صورت ادامه ی مصرف الکل ممکن است با مشکلات خطرناکی مانند هپاتیت الکلی یا سیروز کبدی درگیر شوند.
‎-در صورتی ابتلاء به کبد چرب غیر الکلی با رعایت نکاتی مانند پرهیز از مصرف الکل، کاهش وزن به تدریج با ورزش و تغذیه مناسب، می توان جلوی پیشرفت بیماری را گرفت.
-رژیم غذایی متعادل با محدود کردن مصرف کربوهیدرات ها مانند نان، برنج، سیب زمینی و ذرّت کمک بزرگی به درمان کبد چرب می کند

- کاهش مصرف غذا به نصف، عدم ریزه خواری، خودداری از خوردن بین وعده های غذایی حتی میوه[ میوه ها باید به جای یکی از وعده های غذایی مصرف شود.]، محدود کردن مصرف گوشت قرمز و قطع مصرف شکر و نوشیدنی های دارای شکر مانند نوشیدنی های انرژی زا و نوشابه نیز می تواند جلوی پیشرفت کبد چرب را بگیرد و به بهبود وضیعت شما کمک کند.

توجه به این نکته ضروری است که در صورت تشخیص و درمان کبد چرب، بافت کبد به سرعت به حال بهبود بر می گردد ولی در صورت عدم درمان و پیشرفت بیماری ممکن است بخش عمده ای از کبد آسیب دیده و عواقب غیرقابل جبران برای بیمار ایجاد نماید. نظر خود را مرقوم فرمایید تا بنده نوازی کرده باشید. متشکرم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۵۲
غلامعلی محمودی
امروز هم ‌اشعث‌ها هستند و مثل همان ‌اشعث‌ها نق می‌زنند، یکی تسلیم شدن در مقابل آمریکا را سیاست هوشمندانه! جا می‌زند، آن دیگری نامه به علی زمان را سرگشاده می‌نویسد که دیگران هم ببینند و تحسینش کنند. اما یاران فداکار و پا به رکاب علی زمان، مولای خویش را تنها نمی‌گذارند.
سید عزت‌الله ضرغامی عضو شورای عالی فضای مجازی در کانال تلگرامی خود متن نامه دوستانه حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان را که خطاب به وی نوشته شده بود منتشر کرد:

 بسمه‌تعالی
برادر عزیزم جناب آقای ضرغامی
با عرض سلام
دیروز در میان خبرها به خبری برخوردم که قول فراموش شده را به خاطرم آورد... قول داده بودم سروده یکی از شاعران معاصر را که وصف‌الحال بعضی‌هاست! برایتان بفرستم که می‌فرستم.
اما خبر این بود که یکی از مقامات سعودی گفته بود «خواسته ما این است که سردار سلیمانی به ایران بازگردد»!! حاج قاسم عزیزمان یک نماد است، نماد مالک‌اشتر برای علی این زمان و بازگشت او به ایران که مجموعه خبیث «غربی و عبری و عربی» آرزویش را در سر می‌پرورانند، یعنی دست کشیدن جمهوری اسلام ایران از اقتدار منطقه‌ای و توان دفاعی مثال‌زدنی خود و در یک کلمه تبدیل شدن به یک لقمه‌ای که به آسانی از سوی دشمنانش قابل بلعیدن
باشد.
قاسم سلیمانی برگردد! همان اصرار خوارج است که می‌گفتند مالک باید برگردد. مالکی که به تیرک خیمه معاویه رسیده بود و اگر مولای مظلوممان، حضرت امیر علیه‌السلام را وادار به بازگرداندن او نمی‌کردند، کار معاویه و عمروعاص تمام بود و با خاتمه بلوای قاسطین، بساط ناکثین و مارقین هم درهم پیچیده و برچیده می‌شد... امروز اما، دیگر قرار نیست مالک برگردد. آن روز برای بازگرداندن مالک، باید علی(ع) را وادار می‌کردند که به او فرمان بازگشت بدهد و این ماموریت را معاویه‌های کوچک‌تری که در اردوگاه مولایمان چنبره زده بودند بر عهده داشتند، مثل ‌اشعث بن قیس و...
امروز هم ‌اشعث‌ها هستند و مثل همان‌اشعث‌ها نق می‌زنند، یکی تسلیم شدن در مقابل آمریکا را سیاست هوشمندانه! جا می‌زند، آن دیگری نامه به علی زمان را سرگشاده می‌نویسد که دیگران هم ببینند و تحسینش کنند...  و به سالوس یقه می‌درند که؛ به مالک بگو برگردد! و... اما یاران فداکار و پا به رکاب علی زمان، مولای خویش را تنها نمی‌گذارند. یاد امام راحلمان - رضوان‌الله تعالی علیه- بخیر که می‌فرمود «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند.» و دیدیم و می‌بینم که چنین است.
آقا عزت عزیز!
حالا و بعد از این مقدمه که برای شما مصداق «زیره به کرمان بردن» را دارد، آن سروده را بخوان که به قول سعدی «ممد حیات» است و «مفرح ذات»؛
مالک رسیده بود به آن خیمه سیاه
تنها سه چار گام، نه این گام آخر است
اما صدای کیست که از دور می‌رسد؟
گویا صدای ناله برگرد ‌اشتر است!
این ناله حزین و گرفته از آن کیست؟
من باورم نمی‌شود از حلق حیدر است
مالک رها کن آن سوی میدان و باز گرد
این سو، پر از معاویه‌های مکرر است
این کوفیان، فریب که را خورده‌اند باز؟
از شام نیز روز تو کوفه سیه‌تر است
امروز پاره پاره قرآن به نیزه‌هاست
فردا سر حسین که قرآن پر پر است

پاسخ ضرغامی به نامه‌ مدیر مسئول کیهان
سید عزت‌الله ضرغامی در پاسخ به نامه حسین شریعتمداری در کانال تلگرامی خود نوشت:
برادر عزیز و انقلابی‌ام حاج حسین آقای شریعتمداری؛
از ارسال این سروده زیبا و پرمفهوم، با آن مقدمه عمیق و بصیرت‌آفرین سپاسگزارم.
هرچند هیچ‌گاه تاریخ از وجود معاویه‌ها و ‌اشعث‌ها پاک نمی‌شود، ولی فرزندان خمینی‌کبیر در قالب هسته‌های حزب الله، فاطمیون، زینبیون، حیدریون و... در سرتاسر منطقه و جهان عطرافشانی می‌کنند.
به فضل الهی بازگشت مالک تکرار نخواهد شد.
راهی که سرداران ما رفته‌اند، راه بی‌بازگشت است.
یاعلی- ارادتمند
سید عزت‌الله ضرغامی
۸ اسفند ۹۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۵۵
غلامعلی محمودی

یک دمنوش خانگی برای آب کردن چربی شکم

سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۱۹ ب.ظ
چربی شکم و پهلو یکی از آزاردهنده‌ترین بخش‎های بدن است که کلید اصلی برای آب کردن آن فعال کردن متابولیسم بدن، ورزش و اصلاح سبک زندگی است.

برای خلاصی از شر چربی پهلو در کنار ورزش مداوم و تغییر در سبک و شیوه زندگی لازم است که بدنتان را سم‎زدایی کرده و عملکرد ارگان‎های حیاتی بدن مانند کبد را تحریک کنید. چون این ارگان وظیفه تبدیل چربی‎ها به قندها را به عهده دارد.
خوشبختانه درمان‎های طبیعی نیز وجود دارند که به تمیز شدن بدن و مقابله با چاقی کمک می‎کنند. به گزارش الو دکتر، ویتامین C و آنتی‌اکسیدان‌های موجود در لیموترش باعث افزایش فواید زنجبیل برای پاکسازی کبد و بهبود هضم چربی‌ها می‌‎شود.
ترکیب این دو ماده باعث می‎شود چایتان خواص سم‎زدایی و دیورتیک داشته باشد و چربی بیشتری در ناحیه شکم بسوزانید. زنجبیل یکی از این روش‌های درمانی طبیعی فوق‌العاده موثر است و به دلیل دارا بودن خواص ترموژنی به سوزاندن چربی‎ها کمک کرده و سموم را از بدن دفع می‎کند. در این مطلب خواص لاغری این ریشه درمانگر را مرور کرده و چند نوشیدنی موثر برای آب کردن چربی‎های شکمی را معرفی می‎کنیم.
آشنایی با انواع خواص زنجبیل
زنجبیل یک ریشه درمانگر است که قرن‌ها به عنوان دارو برای بهبود و درمان مشکلات بدن استفاده شده است. این ماده غذایی خواص ضدالتهابی و آنتی‎اکسیدانی دارد که به بهبود گوارش، کاهش کلسترول خون و دفع سموم انباشته شده در بدن کمک می‎کند.
خوشبختانه امروزه خیلی از افراد زنجبیل را به صورت تازه یا پودر آن وارد برنامه غذایی خود کرده‌اند. این کار به لاغری و پاکسازی بدن کمک زیادی می‎کند. مصرف زنجبیل باعث افزایش سوخت و ساز بدن شده و فرآیند گوارش را برای دفع صحیح چربی‎ها بهبود می‎دهد.
زنجبیل همچنین خواص دیورتیک دارد که به دفع مایعات اضافی بدن کمک کرده و مانع از بروز التهاب می‎شود. از دیگر خواص این ماده غذایی می‎توان به فاقد کالری بودن آن اشاره کرد. زنجبیل به سادگی با دیگر مواد ترکیب می‎شود و این کار به افزایش خواص آن نیز منجر می‎شود. اگر از چربی شکم شکایت دارید و می‎خواهید سایزتان کم شود، در گام اول تغذیه‌تان را اصلاح کنید و از مصرف نوشیدنی‎های زنجبیلی که در این مطلب معرفی می‎شوند، غافل نشوید.
روش‎های مصرف زنجبیل
رایج‎ترین شیوه استفاده از زنجبیل استفاده از چای این ریشه درمانگر است. با این حال می‎توانید با ترکیب آن با مواد دیگر خواص چربی‌سوزی‎ آن را بالا ببرید.
چای زنجبیل و لیموترش
ویتامین C و آنتی‎اکسیدان‎های موجود در لیموترش باعث افزایش فواید زنجبیل برای پاکسازی کبد و بهبود هضم چربی‎ها می‎شود. ترکیب این دو ماده باعث می‎شود چایتان خواص سم‎زدایی و دیورتیک داشته باشد و چربی بیشتری در ناحیه شکم بسوزانید.
مواد لازم
آب لیموترش: نصف یک عدد
ریشه زنجبیل: یک تکه متوسط
آب: ۱ لیوان
عسل: اختیاری
روش تهیه
آب را داغ کرده و قبل از جوش آمدن زنجبیل را به آن اضافه کنید. اجازه دهید به مدت چند دقیقه با حرارت ملایم بجوشد و سپس آب لیموترش را اضافه کنید. چای را هم بزنید و اگر مایل هستید کمی عسل نیز اضافه کنید. قبل از وعده‎های غذایی یک فنجان از این چای بنوشید.
آب گریپ فروت و زنجبیل
گریپ فروت یک میوه کم کالری است که تأثیر زیادی در کاهش وزن دارد. طعم این میوه خوشمزه است و به راحتی با زنجبیل ترکیب می‎شود.
مواد لازم
گریپ فروت: ۴ عدد
پودر زنجبیل: ۱ قاشق کوچک
آب لیموترش: اختیاری
روش تهیه
آب چهار عدد گریپ فروت را بگیرید و با یک قاشق پودر زنجبیل و مقدار کمی آب لیموترش مخلوط کنید. این نوشیدنی‎ها را صبح و ناشتا میل کنید.
چای سبز زنجبیلی
چای سبز به دلیل دارا بودن خواص آنتی‎اکسیدانی و تأثیر آن در لاغری شهرت زیادی دارد. مصرف منظم چای سبز مانع از تجمع چربی شده و میزان کلسترول خون را کنترل
 می‎کند.
 این چای باعث بهبود روند هضم غذا می‎شود. تهیه چای سبز با اندکی ریشه زنجبیل تأثیر باورنکردنی در بهبود سلامتی و حفظ تناسب اندام در کوتاه‎ترین زمان دارد.
مواد لازم
چای سبز: ۱ قاشق (۱۰ گرم)
زنجبیل تازه: ۱ حلقه
آب: ۱ لیوان
روش تهیه
آب را بجوشانید و یک حلقه زنجبیل را به آن اضافه کنید. اجازه دهید با حرارت ملایم به مدت چند دقیقه بجوشد. سپس زیر شعله را خاموش کرده و یک قاشق چای سبز به آن اضافه کنید. 10 دقیقه صبر کنید تا چای سبز دم بکشد. توصیه می‎شود روزانه دو لیوان از این چای بنوشید.
زمان طلایی استفاده
برای دریافت خواص سم‌زدایی این نوشیدنی‎ها می‎توانید آن‎ها را به مدت یک ماه میل کنید. سپس دو هفته استراحت کرده و دوباره دوره را شروع کنید. یادتان باشد که نمی‎شود پرخوری کنید، چربی زیادی مصرف کنید و تحرکی نداشته باشید و انتظار داشته باشید این نوشیدنی‎ها لاغرتان کنند. حتماً میوه و سبزیجات زیادی در برنامه غذایی خود بگنجانید، دور فست فود و غذاهای چرب خط قرمز بکشید. مصرف قندتان را کاهش دهید، سر موقع غذا بخورید، خوب بخوابید و در کنار آن از این نوشیدنی‎ها نیز مصرف کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۱۹
غلامعلی محمودی